قصه گو

 

قصه گوقصه نگو

********************

قصه گوقصه نگو قصه گوقصه نگو

واسه خوابوندن من

سعی بیهوده نکن     واسه موندن من

قصه گوی خوب من     حرفاش برام ترانه بود

قصه هایی که می گفت       قصه عاشقانه بود

قصه گوقصه نگو قصه گوقصه نگو

*******************

صحبت خلقت آدم که میشد

قصه آدم وحوا رومی گفت

می دونست که تشنه محبتم

قصه مجنون ولیلا رومی گفت

قدرت عشقواگه می خواست بگه

قصه شیرین وفرهادومی گفت

صحبت بازی تقدیراگه بود

قصه شیرین شهرزادومی گفت

قصه گوقصه نگو قصه گوقصه نگو

*******************

لحظه فاجعه وقتی می رسید

اشک توی چشمای من حلقه می بست

وقتی که اشکا روتوچشام می دید

میومدکنارتختم می نشست

خم می شدروی سرم     بوسه برلبام می زد

یادمه خوب یادمه      زیرلب صدام می زد

این کاراشم واسه من یه قصه بود

رفتنش برام یه دنیاغصه بود      رفتنش برام یه دنیاغصه بود

قصه گوقصه نگو واسه خوابوندن من    سعی بیهوده نکن واسه موندن من

قصه گوقصه نگو قصه گوقصه نگو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد