فرصت

میگن آدماجایزالخطاهستن

میگن پیغمبرامعصومند

میگن عمل خداعین عدالته

 

من میگم چرته

وقتی:

وقتی خودخداهم اشتباه کنه فکرمیکنین اونوقت پیغمبرش معصومه؟؟؟

فکرمیکنین دیگه آیادلیلی هست که آدمش،بنده اش خطانکنه؟؟؟

میگین مزخرفه؟میگین کفره؟میدونم

بهتون میگم چرااینجوری فکرمیکنم:

 

پسرخوبی بودم،هیچی نداشتم(هنوزم ندارم)

میگفتم به موقعش خدابهت میده

ازموقعش هم گذشت،هنوز هم هیچی ندارم

چیزهایی رو هم که داشتم ازدست دادم

میگین تقصیرخودمه؟قبول

ولی آخه بی انصافها چقدر؟؟؟

اگه آدم کشته بودم اینجوری تقاص نمیدادم به خدا

چراخدایه فرصت بهم نداده ونمیده؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا آخه؟؟؟

خودآدم هم بایدتلاش کنه،میدونم

تلاش کردم ولی...... هیچی

نمیدونم خداچی رومیخواد بهم ثابت کنه،هیچی بودنم رو؟

اینوکه قبول دارم ودرعین حال قبول ندارم چون میدونم که فرصت داشته باشم میتونم خیلی باشم.

خدایا مگه یه فرصت دادن به این بنده ات چقدر واست خرج داره؟چقدر؟؟؟

لامذهب بذارخودموپیدا کنم

چرا اینقدرکله شقی میکنی؟اصلا زشت نیست واسه تو؟واسه بنده ات که خودش داره بهت میگه هیچیه داری خودتو نشون میدی؟

خدایا خیلی وقته تسلیمت شدم ولی هیچی به هیچی

اگه میگی به خاطرهمین حرفاته؛من اینجوریم دیگه

همه که نبایدیه جورستایشت کنن که.اینجوریش روهم قبلادیدی،چرا به ما که رسید کفره؟

خداجون دمت گرم،خیلی چیزام روکه اون روزها داشتم دیگه ندارم بهتراز همش جوونیم بود که مفتی مفتی رفت،بذاراین چندصباحه دیگه که هستم خودم از خودم وکارهام راضی باشم.نه مثل حالا که حیروونم.

خدا جون بیدارشو،یه گوشه ابرو هم به ما نشون بده تا ببینی چیکارمیکنیم.

 

نظرات 10 + ارسال نظر
ارتباط شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:39 http://www.ertebat.blogsky.com

سلام
واقعا وبلاگ جالبی دارید . خیلی از وبلاگتون خوشم اومده .
خوشحال می شم ما رو لینک کنید و اجازه لینکتان را به ما بدهید .
۩۞۩ بی پرده زنان و مردان را ببینید۩۞۩
اگه با تبادل لینک موافق بودید حتما به من اطلاع بدید که شما رو با چه عنوانی لینک کنم .

[ بدون نام ] سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:53

سلام

تا حالا معنی رز سفیدو نمی دونستم فکر می کردم
نشونه ی نفرته ولی حالا دیگه از رز سفید بدم نمیاد.
می تونم بپرسم چی اومده به سرتون که این همه دارین گله میکنین؟
چون به عشقتون نرسیدین؟
آشنایی با اونی که دوسش داری کار خدا بود ولی موندن یا رفتنش که دیگه تقصیر خدا نیست.
میدونی همونی که این همه عاشقشی همونی که دلیل این همه احساس قشنگ تو وجودته خودش یکی از بنده های خداست پس چطور دلت میاد اینارو بنویسی.
هروقت از خدا گله داری به خودش بگو یا لااقل یه جایی بنویس که هیچکی نبینه.

رانده پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 http://www.randeshode.blogsky.com

سلام عزیز
خوب کاری کردی که نوشتی
من که می گم خدا و اینها سرکاریه
منم اویل کفری بودم و فکر می کردم می خواد قدرت نمایی کنه
ولی الان می فهمم که هیچی در کار نیست
فقط خرد هست که اونم من از استفاده ازش عاجزم
قصه ی ننه و بابای ما آدما هم تخیلات یه جماعته و بس
نمی گم بد بودن ولی شک نکن که سودی در کار بوده
چون عربها رو باید یه جوری خر می کردن دیگه
بعدم که خرتر از اونا همه ی آدمای دیگه که دنبال یه خدایی چیزی می گشتن
من آرومم الان و لی با آرومی به این اعتقادات نرسیدم
من تا 1سال پیش ته دینداری بودم
ولی خوشبختاننه الان نیستم
می دونی خدا از نظر من چه جوری تعریف می شه
اینجوری که بشر یه زمانی گاو وگوسفند و چوب و آتیش و هزار تا چیز دیگه رو می پرستیده ولی همین طور که بزرگ می شه می فهمه که قدرت خودش از اونا بیشتره و اینا ارضاش نمی کنه.
پس می گرده دنبال یه چیز بزرگ تر
چون به جایی نمی رسه خداش رو از خودش بزرگتر و بزرگتر و بعید تر تصور می کنه
می چسبوندش به آسمون تا انقدر دور از دسترس و غیر قابل درک باشه که خودش هم نتونه زیر سوال ببردش
ولی بازم خیلی ها بردن
این حرفها رو از خودم نگفتم
ولی حالا خود دانی
فقط همونطوری که فکر می کنی آروم ترت می کنه فکر کن
اگه می خوای خدا داشته باش اگه می خوای نه
از تو قرانشم بیا تا از خط به خطش برات ایراد در بیارن
برنامه ی رضا فاضلی رو از پارس تی وی نگاه کن
شاید کمکت کرد
فقط طوری فکر کن که آرامش داشته باشی چون مجبوری زندگی کنی

ملیحه یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:40

سلام

هر وقت واقعا بهش ایمان آوردی اونم بهت کمک میکنه هر چند تا حالا هم مطمئن هستم بهت کمک کرده ولی تو چشماتو بستی اگه میخوای نتیجشو ببینی فقط ۱ماه توکل کن وتلاش کن ولی یادت باشه هر چی شد باز هم بهش اعتماد کنی چون تو و ما جز اون هیچکسی رو نداریم حتی مادر هم ممکنه از خیر بچه اش بگذره ولی اون نه

عطیه وحیدمنش جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:11 http://fardayevatan.blogspot.com

من رز سفید رو خیلی دوست دارم . نماد صلح و عاشقی را با هم دارد .
من اهل تهرانم

زهره چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:55 http://nesfe.blogsky.com

عزیزم وقتی شب از فرط خستگی جشمهایت را میبندی و به خواب عمیق فرو میروی فرشته مرگ روح تو را به آسمان میبرد وهنگام طلوع صبح به خدا میگوید روحش را برگردانم و یا به ابدیت بسپارم . خداوند می فرماید روحش را برگردان زیرا وقتی جشمهایش را باز کند امید به من دارد و من میخواهم صدای نیازش را بشنوم .

مریم دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:51

خدایا
امید بدان تمام است
تا کرم تو در میان است
ناامیدی حرام است...............

یه دوست جمعه 8 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 22:18

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.

روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست.
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد. سلام . امیدوارم منظورمو فهمیده باشی.ببین دوست عزیز زندگی تو خیلی شبیه این گنجشگ هست . بهش بیشتر فکر کن

چی بهت بگم دوست من؟
اینوبخون:
http://whitrose.blogsky.com/1384/07/16/post-29/

داش آکـُل پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:45 http://dashakol.blogsky.com/

انسان تا وقتی که جایی گیر میکنه میخواد خدایی برای خودش درست کنه و من احتمال زیاد میدم اگر معنای همه چیز رو خودش کشف میکرد دیگه نیازی نه به دین داشت و نه خدا
ـنیچه میگه:انسان تنها به یک دلیل مومن باقی میماند و آن از این قرار است که علت های دیگر لطفی ندارند
در پناه خرد
شاد و خرم زی
رخصت

داش آکـُل پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:51 http://dashakol.blogsky.com/

انسان تا وقتی که جایی گیر میکنه میخواد خدایی برای خودش درست کنه و من احتمال زیاد میدم اگر معنای همه چیز رو خودش کشف میکرد دیگه نیازی نه به دین داشت و نه خدا
ـنیچه میگه:انسان تنها به یک دلیل مومن باقی میماند و آن از این قرار است که علت های دیگر لطفی ندارند
در پناه خرد
شاد و خرم زی
رخصت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد