عاشقی روکی درست کرد؟

سلام دوستای خوبم.
دیشب تا حالا من یه فکری اومده توی سرم.می خوام به شما هم بگم تا کمکم کنین.
می دونین ؛دیشب تا حالا هی دارم فکرمیکنم که عاشقی روآدما ساختن یا خدا
آخه می دونین؛اگه خدا حس عاشقی رودرست کرده باشه حتما بایستی بدونه چه جوریه؛ بایدحسش کنه
حالا اگه فرض کنیم خدا این حس روداشته وبعداونوتو وجودآدما گذاشته؛پس چرا یه عاشق بایداین همه دربه دری بکشه؟
شایدخدا خودش عاشق شده وبعدچون دیده حس قشنگی هستش؛اونوداده به آدما.
شایدهم کاملا برعکسه... یعنی خدا عاشق شده وچون به مرادش نرسیده اونوقت می خواسته یه جورائی
عقده اش روخالی کنه وانتقام بگیره.
خوب این ازخدا...
حالا اگه بگیم که آدما این عشق وعاشقی رودرست کردن ؛اونوقت به نظرمن عشق هم نقص داره
چون هرچیزی که آدما درست کنن؛نسبی هست ونقص داره.
اونوقت آیا این درسته که ما آدما یه چیزنسبی روقبول داشته باشیم وبه خاطرش این همه زجربکشیم.
 
 
خلاصه اینکه من توی جواب این سوالم موندم که عاشقی روکی درست کرد.
حالا ازشما می خوام که کمکم کنین ونظرتون روبگین.
خداوکیلی هرچی به نظرتون میرسه بگین.
نظرات 8 + ارسال نظر
هانی جمعه 11 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 http://sedamimanad.mihanblog.com

سلام
حرفای شما قشنگه مثل همیشه بهم سر بزن

سمانه******* شمیم عشق شنبه 12 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:07 http://shamimeeshgh.blogsky

سلام آقا امید.کدها خونه هستند.چشم به زودی انشا الله دفعه ی بعد که رفتم خونه(شهر خودم) براتون میارم و میل میزنم.
راستش به نظر من عشق یکی از همون تدبیر های هوشمندانه و زیباییست که خدا در وجود آدمها گذاشته.اما در مورد اینکه آیا خودش هم عاشق بوده یا نه؟ من یکی که به هیچ نتیجه ای نرسیدم.آخه هر چی فکر میکنم باز به یه ابهام دیگه میرسم. همون ابتدای موجود شدن خدا... که راستش قبلا خیلی با این سوال با خودم کلنجار رفتم و چون از هیچ جا نتونستم جوابش رو بدست بیارم بالاخره به این نکته رسیدم که همون طور که حیوون یه درجه عقلش از انسان پایین تره و بعضی از مسائلی که برای انسان بدیهی هستش برای اون اصلا کاملا غیر قابل لمسه. پس حتما عقل ما ادمها هم از یه حد اعلایی پایین تره .برا همین هم تو این مساله ابهام داریم.پس این که از این.
واما حالا که خدا عشق رو به انسان ؛هدیه؛ کرده. پس چرا به عاشق غم میده؟!! راستش به نظر من دو تا دلیل میتونه داشته باشه که در دو حالت اتفاق میفته ۱- اگه رسیدنی در کار باشه... مطمئنا علاوه بر شدید تر شدن این عشق اون رسیدن هم شیرین تر میشه...۲- اگه رسیدنی در کار نباشه هم باز دو حالت داره اول اینکه شاید بشه جور امتحان الهی تلقیش کرد... و دوم اینکه تلاش ها و سختی ها انسان رو میسازند... غصه بده ... خیلی هم بده ...اما راستش اگه همیشه بخواد شادی باشه علاوه بر یکنواختی زندگی خیلی از نکته های زندگی رو که در همین تلاش بدست میاریم... متوجه نمیشیم. توی یک تلاش حتی اگه حاصلی هم نباشه خیلی نکته های دیگه حتی برای موضوعات دیگه ی زندگی بدست میاد.
راستش عاشق نبودم که بدونم عاشق چقدر زجر می کشه و درد عشق چقدر میتونه انسان رو از پا در بیاره. اما هر غصه ای هر دردی بی حکمت نیست. چون حکمت مال خداست....و خدا بری از اشتباست...
یه چیز دیگه هم بگم و اون اینکه کاری که انسان انجام میده از کاری که خدا انجام میده جدا نیست... درسته که قدرت اختیار داریم اما همه ی اندیشه هایی که ما از مجموعه شون بنا به اختیارمون یه چیزی رو انتخاب میکنیم خالقش خداست.
وای چقدر حرف زدم. برا خودش یه پست شدها...!!!!
موفق باشی... یا حق

آوا شنبه 12 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 22:59 http://nesfe.blogsky.com/

سلام .. خوب هستین؟ ممنونم از لینکمو گذاشتین واقعا ممنونم. ولی باید بگم عنوان وبلاگ من این نیست که گذاشتین... عنوان رو خاطرات مادرم بزارین لطفا... به من هم بگید که برای لینک شما چه عنوانی بزارم.... باز هم پیشم بیا... موفق و شاد باشی....

سیما دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 18:19 http://www.zooj.blogfa.com

سلام
فرزندان آدم و حوا هما جا که اولین عشق و اولین رقابت و حسادت و قتل و .........همان جا بود که عشق متولد شد . خوش باشی

قاصدک سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 18:20 http://payizan.blogsky.com

سلام خوبی؟
قشنگی عشق به همینه به سختی کشیدنش به قول خودت به در به دری کشیدنش!
دیگه پیش من نیومدی چرا:((
راستی آپ می کنی ping کن تا منم بفهمم که آپ کردی من اینبار خودم پینگت کردم:)
خوش باشی

سروش دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:02 http://ravi.blogsky.com

از شبنم عشق خاک آدم گل شد
یک قطره از آن چکید و نامش دل شد
سرنشتر عشق بر رگ روح زدند
شوری افتاد و فطنه ای حاصل شد
---------------------------------------------------------------
فکر کنم گرفته باشی عشق از کجا حاصل شد!؟

فرید شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:13

اگه خدا عشق رو ساخته و ما رو حسمون میکنه بس چرا من حتا ۱ بار هم عشقم رو از ۲ سالی که گذشته ندیدم اخه چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!خدایا التماست میکنم

نفس جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 13:05

سلام خوبی خوشم اومد از حرفات حالا گوش کن حرف دل منو اگر دنبال عشقی من ندارم که من قلبی به جز آهن ندارم برو دست از سرم بردار شیرین که حال بیستون کندن ندارم اینو بهترین هدیه زندگیم به من گفت وتنهام گذاشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد