-
غریب
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1392 21:42
هنگام پاییز زیر یک درخت ... مردم برگهایش مرا پوشاند و هزاران قلب یک درخت گورستان ... قلب من شد
-
گذشت
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 02:36
نفس عافیتی ما نکشیدیم و گذشت عمررا درپی هرسایه دویدیم وگذشت نرسیدیم به اندیشه دیرینه باغ کال ماندیم وبه پائیزرسیدیم وگذشت
-
پیت نفت
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1391 14:06
دهه شصت یه چیزائیش یادمه.گوشت واسه همسایه مون میگرفتم گاهی وقتا،کیلوصدوهفتادو پنچ تومنش رویادمه. گوشت خودمونوبابامیگرفت.زمان جنگ یادش بخیر،اجناس کوپنی.... یادش بخیر. صف نفت وایسادن واسمون کابوس بود: یه فرغون داشتیم وسه چهارتابیست لیتری.بعضی دبه هادرب نداشت.بایدصبح زودمیرفتی توی صف وامیسادی تا نوبتت بشه ونفت...
-
خاطرات ( کفش )
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1391 04:46
نمیدونم من فقط وقتی گذشتم رومرورمیکنم غبطه اش رومیخورم یابقیه هم شبیه من هستن. بچه های امروزومیبینم که چجوری مدرسه میرن،چجوری میپوشن،ازپدرومادراشون چه توقع هایی دارن و . . . . واقعامانسل انقلاب چجوری بزرگ شدیم ؟ ؟ ؟ ***************************** یادمه بابام سالی یه جفت کفش واسه هرکدوممون میخرید.پنج تابچه بودیم.فقط کفش...
-
آموخته های اعراب به ایرانیان
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1391 22:00
اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم "غذا" بنامیم و حال آنکه در زبان عربی غ ذا به "پس آب شتر" گفته میشود. اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلمۀ "نفر" را استفاده کنیم و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با ... کلمۀ "تن" میشمارند؟ شما ۵...
-
شکوه ی ناتمام
شنبه 29 بهمنماه سال 1390 00:51
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ای آسمان ! باور مکن ، کاین پیکره محزون منم من نیستم ! من نیستم رفت عمر من ، از دست من این عمر مست و پست من یک عمر با بخت بدش بگریستم ، بگریستم لیک عمر پای اندرگلم باری نپرسید از دلم من چیستم ؟ من کیستم
-
هست و نیست
جمعه 22 مهرماه سال 1390 14:05
از باده ی نیست سر خوشم ، سرخوش و مست بیزارم و دلشکسته ،ازهر چه که هست من هست به نیست دادم ، افسوس که نیست در حسرت هست پشت من پاک شکست
-
غریبانه
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1390 18:12
بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید دراین خانه غرببید ، غریبانه بگردید ** یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود جهان لانه ی او نیست پی لانه بگردید ** یکی ساقی مست است پس پرده نشسته ست قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید ** یکی لذت مستی ست ، نهان زیر لب کیست ؟ ازین دست به آن دست چو پیمانه بگردید ** یکی مرغ غریب است که باغ دل من...
-
تکیه بر جای خدا
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 05:14
***************** شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم در آن یک شب خدایا من عجایب کارها کردم جهان را روی هم کوبیدم از نو ساختم گیتی ز خاک عالم کهنه جهانی نو بنا کردم کشیدم بر زمین از عرش، دنیادار سابق را سخن واضح تر و بهتر بگویم کودتا کردم خدا را بنده ی خود کرده خود گشتم خدای او خدایی با تسلط هم به ارض و هم سما کردم...
-
گناه
شنبه 11 تیرماه سال 1390 05:21
زندگی اینقدر بیرحمه که نمیذاره گریه کنی *** ***
-
برای مردن
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 06:18
برای مردن تا روح بشر به چنگ زر ، زندانیست شاگردی مرگ پیشه ای انسانی است جان از ته دل ، طالب مرگ است ... دریغ درهیچ کجا برای مردن جا نیست ؟
-
اشتباه خدا
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1390 03:10
این واسه دوسال ونیم پیشه. امشب یادم اومدکه خداباهام چیکارکرد.بد حالموگرفت خدا. امشبم که خرابم،خراب خراب ************************************************ بعضی وقتا؛نه خیلی وقتا خداآدموبدبخت میکنه.چجوری؟بایه استخاره منوبایه استخاره که بایدخوبش میکردوبدش کردبدبخت کرد.حالا خوب شدکه بدش کردی خدا یه تیکه کاغذرو؟؟؟ خوبه حالا...
-
دلتنگی
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 03:05
چقدرآدمابی چشم و رو هستن. خسته شدم ازمردم. دلم میخوادبمیرم
-
پرنده ی مهاجر
سهشنبه 9 شهریورماه سال 1389 16:57
ای پرنده ی مهاجر ای پر از شهوت رفتن فاصله قد یه دنیاست بین دنیای تو با من تو رفیق شاپرک ها من تو فکر گله مونم تو پی عطر گل سرخ من به فکر بوی نونم دنیای تو بی نهایت همه جاش مهمونی نور دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یک گور من دارم تو نقب شب جون می کنم تو داری از پریا قصه می گی من توی پیله ی وحشت می پوسم واسه م از پرنده...
-
چاه ویل
شنبه 9 مردادماه سال 1389 05:26
می گن خدا،غیرازجهنم، یه چاهی درست کرده توی اون دنیا واسه گناهکارها،واسه من می گن اسم این چاهه،چاه ویل هست می گن هرکی که گناهاش درجه اش بالا باشه،میندازنش توی این چاهه می گن خدا به گناهکارهایی که گناهشون توی اون چاه کمترازبقیه هست گفته: شما رومن واسه همیشه اینجانگه نمی دارم. می گن بعدازهزاران سال خدااونها روازاون چاه...
-
برسنگ مزار...
سهشنبه 22 تیرماه سال 1389 02:09
برسنگ مزار... الاای رهگذر،منگرچنین بیگانه برگورم! چه میخواهی؟چه میجوئی دراین کاشانه عورم؟ چسان گویم؟چسان گریم؟حدیث قلب رنجورم؟ ازاین خوابیدن درزیرسنگ وخاک وخون خوردن نمیدانی!چه میدانی،که آخرچیست منظورم؟ تن من لاشه فقراست ومن زندانی زورم! کجامیخواستم مردن!؟حقیقت کردمجبورم! چه شبهاتاسحرعریان،به سوزفقرلرزیدم! چه ساعتها...
-
خسته
جمعه 11 تیرماه سال 1389 03:08
بعدازهشت ماه.... ***************************************************** برهردری که زدم : سری شکسته شد! برهرجا که سرزدم: دری بسته شد! نه دگردرزنم به سریِ؛نه دگرسرزنم به دری! که روح دربدرم! از سر و در زدن .. خسته شد
-
تغییر
سهشنبه 28 مهرماه سال 1388 00:03
سلام. چند وقتی نیستم. به امید روزهای آبی
-
دانته
شنبه 4 مهرماه سال 1388 07:14
دانته ابتدای ورود به دوزخ کتابش مینویسد: سردردوزخ نوشته است: ( امیدرا بگذاریدوداخل شوید) "امید دوزخ است"
-
تکرار مناجات۳
شنبه 31 مردادماه سال 1388 02:32
تکرار مناجات دفعه سومه که من این شعرومیذارم توی وبلاگ.توی آرشیو هستش. خیلی دوست دارم این شعر رو. خداوندگارا! الا!ای مهین، مالک آسمانها کجاگیرم آخرسراغت؟کجائی غلام وفای توبودم- نبودم؟ چرا با من باوفا،بی وفائی؟ چه سازم من آخربدین زندگانی که ریبی است دربیکران ریائی؟ چسان خلقت مهمل است اینکه روزم فنا کرد- کام قدر-...
-
ایرج جنتی عطائی
جمعه 23 مردادماه سال 1388 04:38
ازروزای بعدازانتخابات دیگه حس نوشتن اصلانیست.همه میدونن چرا. چندتاشعرازایرج جنتی عطائی توی این پست ویژه میذارم. ************************************************** تقذیم به همه مادران داغدیده: حکومت نظامی بگذار سربازان بچه ها را - تیرباران کنند که هر فرمانِ "آتش" اعتراف به - حضورِ ظلمت است . *** در هر دو سمتِ...
-
دوست
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 04:15
رزسفیدبه کمک احتیاج داره. کسی هست که کمکش کنه؟ آدرس ایمیلتون روبذارین لطفا
-
یادتو
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 03:25
-
آوار
شنبه 29 فروردینماه سال 1388 01:59
بی تودنیا برسرم آوارشد بین ما هرپنجره دیوارشد درد ما دربودن ماریشه داشت رفتن ومردن علاج کارشد آشنائیهای خوش آغاز ما ابتدا نفرت سپس انکار شد آنکه اول نوشدارو مینمود بر لب ما زهر نیش مارشد عیب ازما بود از یاران نبود تا که یاری یار شد بیزار شد
-
کفری ازکفرنامه3
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 16:57
شبی درکنج میخانه گرفتم تیغ بردستم که خالقم! ربم! تومیدانی که من مستم تومیدانی که میدانم چه ها کردی ،ستم کردی،جفا کردی، خطا کردی که درشط فرات با مریم زیبا زنا کردی که عیسی ات پدید آمد تو فرعون را خدا کردی نهادی تیغ دردست ظالم وبرمظلوم جفا کردی سپس رفتی آن بالا وخود را خدا کردی بیا پائین.... که دیگر جائی آن بالا نداری...
-
Happy Birthday
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 04:46
این یادداشت فقط واسه همون روزبود. پاکش کردم ۸/۱۲/۱۳۸۷
-
بلم....
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 00:05
زبس نالید ازدست زمانه دلم بیزار شدپرزد ز لانه بلم بودم من ؛دل بود پارو....... بلم درآب و پارو در کرانه..........
-
سرشک بخت ....
جمعه 8 آذرماه سال 1387 05:31
دردا که سرشک بخت شوریدۀ من چون حسرت عشق؛ مرده بر دیدۀ من اشکم همه من!.... اشک تو، چون پاک کنم ؟ ای بخت ز قعر قبر من دزدیدۀ من!
-
سراب
جمعه 10 آبانماه سال 1387 22:59
نمیدونم آهنگ سراب خانم هایده روگوش دادین یانه،خیلی قشنگه.اینم یکی ازاون آهنگهایی هستش که وقتی گوش میکنمش دلم میخوادخون گریه کنم. خدا رحمتش کنه چه آهنگهایی خوند.این فقط یه قسمت ازدکلمه این آهنگه.همش روگوش کنین،پشیمون نمیشین.یادمه قبل ازاین آهنگی که الان روی وبلاگم دارم،همین آهنگ سراب هایده روگذاشته بودم ولی چون حجمش...
-
وقت ازنی کرشدن
پنجشنبه 2 آبانماه سال 1387 01:58
وقت از نی کرشدن وقت عریان ترشدن گم شدن پیداشدن بی درو پیکرشدن ردشو ازهر نابلد درعبوراز فصل بد رو به این بی منظره این غزل کُش این جسد این همه بی خاطره این همه بی پنجره خیل خود جلاد تلخ این زلال با کره بشنو از نی پای نی بشنو از بالای نی *************** همیشه دعامیکنم نبینم روزی روکه سایه پدرومادرم بالای سرم نباشه. اگه...